گفتگو با مادر همدم
پس از ۳۰ خرداد ۶۰ و آغاز یکی از وحشیانهترین سرکوبهای تاریخ معاصر، خانوادهٔ امامی هم مانند بسیاری از خانوادههای ایرانی اثر شقاوت رژیم جمهوری اسلامی در امان نماند و جنایتکاران رژیم در مدت کوتاهی چند داغ بزرگ بر دل مادر گذاشتند. ابتدا علی فرزند کوچک مادر در ۸ شهریور ۶۰ در زنجان دستگیر و پس از تحمل ۴ روز شکنجه و آزار و اذیت در ۱۲ شهریور اعدام شد. جنازهاش را مادر از سردخانهٔ پادگانی در زنجان تحویل گرفت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرد.
علی چندماه قبل برای ادامهٔ مبارزه به زنجان منتقل شده بود. سپس مرتضی که در شهریور سال ۶۰ دستگیر شده بود، پس از تحمل شکنجههای بسیار در ۷ مهر ۱۳۶۰ اعدام شد.
عطیه، تنها دختر مادر امامی نیز در آذر ۶۰ در حالی که از ناراحتی قلبی رنج میبرد، دستگیر شد و بیش از ۵ سال را در زندانهای مختلف تهران و کرج تحت فشارهای مختلف جسمی و روحی گذراند. مادر که پس از حمله گروه ضربت اوین به خانهشان در آذر ۶۰ مخفی شده بود، هیچگاه نتوانست برای ملاقات با دخترش به زندان برود. خودش میگوید: «هندوانه شب چله را هم خریده بودم که مجبور شدم دست پدر را بگیرم و خانه و کاشانه را ترک کنم».
لطفا به اشتراک بگذارید: