ارائه گزارش گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا
درباره شبکه کارشناسان رژیم برای شیطانسازی علیه مقاومت ایران
سخنرانیهای:
- پائولو کازاکا نماینده پیشین پارلمان اروپا از پرتغال
- فرزین هاشمی به نمایندگی از شورای ملی مقاومت
پائولو کازاکا – نماینده پیشین پارلمان اروپا
من هنوز فرصت خواندن این گزارش را نداشتم. که مطمئنم بسیار بسیار آموزنده خواهد بود. دقیقاً قصد داشتم سؤالم را با این شروع کنم، آیا این نوک کوه یخ نیست؟و بنابراین من فقط همان چیزی را که شما گفتید تکرار میکنم. ازآنجایی که من در اینجا میبینم این است که این گروه خاص بهراحتی افشاشدهاند و برخی از آنها هنوز هم ادامه میدهند.این خانم هست که با اجازه دسترسی به اسناد سری به همین سمت ادامه میدهد و همین کار را در وزارت دفاع در واشنگتن انجام میدهد.
بنابراین مسئله این است، خوب، آیا واقعاً فکر نمیکنید که واقعاً فوقالعاده است که پارلمان اروپا، جایی که من نیز ۱۰ سال در آن بودم، که برای این همه سال، هزاران نفر کار میکردند، اینهمه قرارداد، آنها هرگز فرصت دعوت از کارشناسان واقعی در مورد ایران را نداشتند.
فقط اجازه بدهید اینجا بگویم که بیشتر چیزهایی را که میدانم از بزرگترین استادم حسین مدنی در اشرف در عراق یاد گرفتم، زمانی که تا شش صبح در مورد مسائل بحث میکردیم و خیلی چیزها یاد گرفتم. منظورم این است که من هرگز کسی را به این روشنی ندیده بودم.
اما مسئله این است که کارشناسان واقعی هرگز به این ارگانها راه نیافتند، هرگز به این موسسهها دسترسی نداشتند.
بنابراین میتوانیم به افشای این «متخصصان» ادامه دهیم که این مجلس پر از آنهاست، واقعاً عجیب نیست؟ و آیا واقعاً نباید در کوه یخ عمیقتر برویم؟
بله، متشکرم.
فرزین هاشمی –به نمایندگی از شورای ملی مقاومت
خیلی ممنون آقای سارسالخوس. این باعث افتخار من است که فرصت صحبت در این پنل را دارم و فکر میکنم این کنفرانس بسیار به موقعی است که در مورد این موضوع بحث میکند.
سند منتشرشده توسط دوستان ایران آزاد مجموعهای عالی از حقایق است که نشان میدهد رژیم آخوندها چگونه تصمیمات سیاسی در اروپا را دستکاری کرده است. من میخواهم بهطور خلاصه از زاویهای دیگر به این موضوع بپردازم و سپس به چند مورد خاص از نحوه انجام این کار در اینجا در پارلمان اروپا اشاره خواهم کرد. کمپین اطلاعات دروغ رژیم آخوندی برای رژیم آخوندها یک موضوع فرعی نیست، بلکه بخش مرکزی استراتژی بقای آنهاست. بنابراین، دیدن این اطلاعات دروغ در محتوای واقعی آن، حیاتی است. رژیم آخوندها علیرغم وحشیانهترین سرکوب در ایران، ازجمله ۱۲۰ هزار اعدام سیاسی، کشتار ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷، نتوانسته است خواسته مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی را حذف کرده و یا از بین ببرد و بهویژه در نابودی یا از بین بردن سازمان مجاهدین خلق ایران در داخل کشور بهعنوان جنبش اصلی علیه نظام ناکام مانده است. از اوایل دهه ۱۹۹۰، رژیم ایران علاوه بر سرکوب فیزیکی یک بخش بزرگ در داخل وزارت اطلاعات ایجاد کرد که به آن بخش اطلاعات نادرست میگفت و آنها به انتشار اطلاعات علیه اپوزیسیون ایران در داخل و خارج از کشور مشغول بودند. در داخل ایران یک سری سازمانهای غیردولتی و بهاصطلاح جعلی راهاندازی کردهاند که بهعنوان مثال یکی از آنها انجمن نجات است که در هر استان و بسیاری از شهرهای کشور شعبه دارد و تنها تمرکز آنها دقیقاً بر روی سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت است. سیاست رژیم در خارج از ایران، این است که روزنامهنگاران، دانشگاهیان یا عوامل خود را از داخل ایران فرستاده تا بهعنوان منتقد رژیم عمل کنند، اما درعینحال توجه خود را بر تلاش برای بدنام کردن اپوزیسیون ایران، بهویژه شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران متمرکز کنند. علی فلاحیان، وزیر اطلاعات پیشین ، وزیر اطلاعات و امنیت، یکبار در یک مصاحبه عمومی گفت، ما مأموران خود را با برچسب اینکه ما مأمور وزارت اطلاعات هستیم به آلمان یا کشورهای دیگر در اروپا یا کانادا نمیفرستیم. ما آنها را بهعنوان روزنامهنگار میفرستیم، آنها را بهعنوان تاجر یا فعال حقوق بشر میفرستیم.
بنابراین آنها این عملیات را بهاینترتیب انجام دادهاند. تئوری این تاکتیکها توسط رژیم ایران بسیار ساده است. آنها نمیتوانند از سوابق خود در مورد هیچ موضوعی دفاع کنند، چه درزمینهٔ حقوق بشر، یا برنامه تسلیحات هستهای، یا تروریسم و یا دخالت آنها در امور داخلی کشورهای دیگر در خاورمیانه. بنابراین، آنها به این نتیجه رسیدهاند که تنها گزینه آنها این است که آلترناتیو، یعنی آلترناتیو دموکراتیک این رژیم را شیطان سازی کنند تا ادعا کنند که هیچ آلترناتیو قابل قبولی برای رژیم وجود ندارد. بنابراین، سیاست واقعی به دولتهای اروپایی یا آمریکا حکم میکند که با امتیاز دادن، با این رژیم کنار بیایند و سیاست مماشات را دنبال کنند. بنابراین، عوامل رژیم که بهعنوان کارشناسان مستقل، فعالان حقوق بشر و یا حتی منتقدان نظام ظاهر میشوند، وظیفه انتشار روایت رژیم ایران در موضوعات مختلف و درعینحال تمرکز بر مخالفان را بر عهده میگیرند. بنابراین در این مرحله، من میخواهم بهطور خاصتر توضیح دهم که چگونه این متخصصان این بازی را انجام دادهاند. همانطور که گفتم از یکسو، مأموریت آنها این است که روایت رژیم ایران را در مورد مسائل مختلف، گسترش دهند، و همچنین این تصور نادرست از وجود یک جناح بهاصطلاح میانهرو در رژیم ملایان را برای پیشبرد سیاست مماشات در این راستا توجیه کنند، آنها از سیاست آشتیطلبانه دولتهای غرب در قبال ایران برای پیگیری هدف خود و درعینحال تقویت سیاست مماشات استفاده کردهاند. بهعنوان مثال، تحت عنوان تروریسم رژیم، استدلال آنها همیشه این بوده است که این تقصیر رژیم نیست، بلکه برخی عناصر سرکش در داخل رژیم هستند که این کار را میکنند.
در موضوع هستهای مدام ادعای نادرستی را تکرار میکنند که خامنهای اعلام کرده یا فتوا داده است که هستهای خلاف اسلام است، درحالیکه رژیم برنامه تسلیحاتی خود یعنی برنامه تسلیحات هستهای را دنبال میکند. بنابراین بیایید به این گزارش منتشرشده توسط کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا، نگاه کنیم. این گزارش توسط روزبه پارسی و دانا اسفندیاری نوشته شده است که هر دو آنها از اعضای ابتکار کارشناسان ایران هستند که با رژیم ایران کار میکنند. وضعیت روابط اتحادیه اروپا و ایران و آینده برجام که در ۲۲ اکتبر ۲۰۲۰ منتشر شد. ببینیم توصیهای که آنها به اتحادیه اروپا یا پارلمان اروپا کردهاند چیست. من نقلقول میکنم، گفتوگوهای استراتژیک تقویتشده، در مرحله بعد، پارلمان اروپا باید برای تعامل مجدد با مجلس، یعنی پارلمان رژیم، تلاش کند تا نهتنها دیدگاههای مختلف اروپایی را ارائه کند، بلکه برای درک بهتر نیروهای سیاسی و تفاوتهای ظریف در ایران که در موضوعات مختلف فعال هستند. مبادلات محیطی فناوری و منابع مالی را ایجاد کند، مدیریت آب و پسماند کلیدی هستند. بودجه برای هیئت اتحادیه اروپا در تهران اختصاص دهید و بر آن بهعنوان بخشی از جدول زمانی پیشرفت اصرار کنید. همکاری درزمینهٔ مبارزه با قاچاق مواد مخدر را گسترش داده و برنامههای بازپروری مواد مخدر را ارتقاء دهید. و درنهایت، بحث توافقنامه تجارت و همکاری را از سر بگیرید.
این توصیهها درزمانی ارائهشده است که آخوندها به برنامه تسلیحات هستهای خود ادامه میدهند. آنها به انجام فعالیتهای تروریستی در خاک اروپا مشغول بودهاند. و همزمان سرکوب در داخل ایران را ادامه دادهاند. اما هیچ توصیهای برای انجام کاری برای توقف تروریسم رژیم در خاک اروپا وجود ندارد. آن را کاملاً نادیده میگیرند.
اما اینهمه ماجرا نیست. روزبه پارسی در مورد ایجاد درک بهتر صحبت میکند و من نقل میکنم، درک بهتر نیروهای سیاسی و تفاوتهای ظریف. درک بهتر از کدام نیروهای سیاسی در ایران. نیروی معتدلی که وجود ندارد. اما همانطور که گفتم اینهمه ماجرا نیست. پارسی در این گزارش به دو سوءقصد توسط رژیم ایران در اروپا اشارهکرده است. این چیزی است که او در همان گزارش نوشته است. اولین توطئه در برابر پسزمینه تظاهرات ۳۰ ژوئن در پاریس که توسط گروه مخالف مجاهدین خلق ایران، برگزار شد، بود. و سپس بجای محکومیت رژیم ایران یا گفتن چیزی در مورد عمل شنیع رژیم، سازمان مجاهدین خلق را مقصرتوصیف کرد، او شروع به حمله به مجاهدین خلق، کرد و گفت: من نقل میکنم ایران مجاهدین خلق را یک سازمان تروریستی میداند. زیرا آنها پشت چندین ترور و بمبگذاری علیه مقامات بلندپایه دولتی در دهه ۱۹۸۰ بودهاند و احتمالاً در ترور دانشمند هستهای ایران در سالهای ۲۰۱۲-۲۰۰۷ دست داشتهاند. ایالاتمتحده آنها را تا سال ۲۰۱۲ در لیست تروریستی گذاشته بود. اما تعدادی از سیاستمداران، دموکراتها و جمهوریخواهان، از حامیان این گروه هستند. (پایان نقلقول). و سپس پیوندی به دو مقاله منتخب علیه مجاهدین خلق که توسط کارشناسان مشابه نوشتهشده است ارائه میدهد. یکی از این مطالب شامل اظهارات یکی از مأموران بدنام وزارت اطلاعات ایران است. اینگونه است که رژیم آخوندها نهادهای اروپایی را دستکاری کرده است. در سال ۲۰۱۸ که این گزارش به فعالیت رژیم اشاره میکند، یکی از افراد رژیم ایران که بهعنوان دیپلمات در اروپا خدمت میکرد، به دلیل طراحی توطئه تروریستی علیه تجمعات شورای ملی مقاومت در پاریس دستگیر شد که در صورت موفق شدن، دهها نفر نه صدها نفر، کشته میشدند. اما اشارهای نمیکند که این دیپلمات بمب را در یک چمدان دیپلماتیک با یک شرکت هواپیمایی تجاری از ایران آورده است. او کاملاً سکوت کرده است. هنگامیکه او به نام سازمان مجاهدین خلق بهعنوان یک سازمان تروریستی اشاره میکند، فراموش کرده است که بگوید یا عمداً چیزی در این مورد نمیگوید که یکی از مقامات بالا یا ارشد آمریکایی علناً اعلام کرده است که این نامگذاری یک حسن نیت به رئیسجمهور رژیم ایران، محمدخاتمی بوده است که تازه بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شده بود و فکر میکردند او یک میانهرو است. او به این واقعیت اشاره نمیکند که پرونده به دادگاه و دادگاه تجدیدنظر در واشنگتن دی سی برده شد و آنها لیست گذاری را به دور انداختند زیرا آنها هیچ مدرکی نداشتند. بنابراین از یکسو، او از نزدیک شدن مجدد به رژیم، روابط بهتر، تجارت بیشتر با رژیم حمایت کرده است. در همین گزارش در موردحمله به مخالفان اصلی رژیم. هیچچیز در مورد این واقعیت که شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران و بسیاری از مقامات، قربانی بالقوه عمل تروریستی یک دیپلمات رژیم در خاک اروپا بودهاند، نیست.
در پایان، اولاً، به اعتقاد من، رویکرد آشتیجویانه اتحادیه اروپا و سیاست مماشات، زمینه را برای رژیم برای پیشبرد کارزار اطلاعات دروغ خود فراهم کرده است. وقت آن است که از این سیاست مخرب که به ضرر مردم ایران و همچنین مردم اروپا است، دستبرداریم.
و دوم، زمان آن فرارسیده است که اتحادیه اروپا به صدای مردم ایران گوش دهد. زمان آن فرا رسیده است که در کنار مردم ایران و مقاومت آنها برای تغییر رژیم مذهبی ایران قرار بگیرد. مردم ایران از اروپاییها یا آمریکاییها یا هیچکس نمیخواهند این رژیم را سرنگون کنند. این وظیفه آنهاست و آنها قادر به انجام آن هستند. اما آنها از اروپاییها و آمریکاییها انتظار دارند که به رژیم کمک نکنند و مبارزه مشروع آنها را علیه رژیم و سپاه سرکوبگر آن، به رسمیت بشناسند. من از شما بسیار تشکر میکنم.
پارلمان اروپا - کنفرانس مقابله با دخالتهای خارجی، پیگیری شبکه نفوذ رژیم ایران در اروپا-ق۲
لطفا به اشتراک بگذارید: