
طرح گفتگوی اژهای زیر ضرب «اصولگرایان» حکومتی!
به دنبال بالا گرفتن شعلههای قیام سراسری مردم ایران در چند هفته اخیر، یکی از کارگزاران خامنهای که در پی فرونشاندن خشم معترضان برآمد محسنی اژهای رئیس قضائیه خامنهای بود که اعلام کرد حاضر است با معترضان گفتگو انجام دهد، به فاصله اندکی از این اظهارات، برخی از مهرههای جناح خامنهای موسوم به «اصولگرایان»، اظهارات وی را در حد شوخی خواندهاند!
گزافه نیست اگر بگوییم جنگ خونینی در کف خیابانهای شهرهای ایران، بین مردم ایران از یک سو و حکومت ولایت فقیه از سوی دیگر در جریان است.
قیام سراسری مردم ایران وارد دومین ماه خود شده است و به رغم انواع تلاشهای خامنهای و سران حکومت ولایت فقیه، نه تنها از گستردگی و رادیکالسیم آن کم نشده، بلکه به جرات میتوان این ادعا را مطرح کرد که روز به روز بر دامنه و گستردگی و همچنین رادیکالیسم آن افزوده و افزودهتر میشود.
حکومت ولایت فقیه که تا پیش از این، در امر سرکوب موقتی اعتراضات و قیامهای پیشین مردم ایران تا حدی موفق بوده است، چنین میپندارد که این بار نیز خواهد توانست بر این اعتراضات چیره شده و کف خیابان را از معترضان خالی کند.
در این راستا سیاست خامنهای و کارگزارانش تنها به سرکوب عریان محدود نمیشود بلکه در جایی که ذرهای امید داشته باشند که میتوانند با فریب و خدعه معترضان را بفریبند هرگز در این امور کوتاهی نخواهند کرد.
محسنی اژهای و «گوش شنوا» برای اعتراض!
مدتی پیش و در روز ۱۰ مهر ۱۴۰۱و در گرماگرم قیام سراسری مردم ایران و در حالی که این اعتراضات به پایان هفتهی سوم خود نزدیک میشد، محسنی اژهای رئیس قضائیه ولایت فقیه، «بفرموده» به میدان آمد و با جملاتی که رنگ و بوی عجز و التماس میداد اعلام کرد که اگر معترضان و مردم «ابهام، سوال، انتقاد و اعتراضی» دارند وی آماده است که آنها را شنیده و با آنان به گفتگو بنشیند!
واکنشها به اظهارات محسنی اژهای
این سخنان اژهای واکنشهای مخالف زیادی را در بین مردم و به خصوص در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برانگیخت. شاید به عنوان اولین و اصلیترین دلیل این واکنشها بتوان به این واقعیت اشاره کرد که در حالی که وی مشغول دعوت معترضان به گفتگو بود در همان حال ارگانهای نظامی و امنیتی حکومت ولایت فقیه در کف خیابانها، با سلاحهای گرم و سرد مشغول سرکوب و کشتار معترضان بودند.
از این جهت افکار عمومی اظهارات وی را به سخره گرفته و آن را سناریوی فریب از سوی عناصر حکومتی پنداشتند.
به سخرهگرفتن اظهارات محسنی اژهای توسط مهرههای جناح خودش
اما فارغ از واکنشهای مردمی و معترضان در کف خیابانها، این اظهارات اژهای به اندازهیی مضحک بود که به فاصله چند روز برخی از مهرههای جناح خامنهای موسوم به «اصولگرایان» که در جناحبندی داخلی قدرت در حکومت ولایت فقیه، از جناح رئیس قضائیهی خامنهای به شمار میروند سخنان او را در رسانههای حکومت ولایت فقیه به سخره گرفته و آن را در حد یک «شوخی» قلمداد و توصیف کردند.
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی؛ عضو پیشین مجلس حکومت ولایت فقیه و از جناح «اصولگرایان» حکومتی با زیر سوال بردن اظهارات محسنی اژهای گفت گفتگو مکانیسم دارد… شما به احزاب راه نمیدهید حرفهای خودشان را بزنند… ما آخر نفهمیدیم که باید گفتگو کنیم یا چوب بخوریم… مجموعهای در قدرت فکر میکند تا ابد در قدرت است و لزومی ندارد گفتگو کند و تا زمانی که این مسیر وجود دارد طرح مسئله گفتگو یک شوخی است…
وی سپس سیاست تریبوندهی حکومت ولایت فقیه به اوباش حکومتی را زیر علامت سوال برد و افزود به امثال رائفیپور و حسن عباسی در صدا و سیما تریبون میدهند… این نشان میدهد قدرت حاکم نیازی به گفتگو نمیبیند و فکر میکنند خودشان قدرت مطلق بوده و همیشه میتوانند همه چیز را به روش خودشان حل کنند در صورتی که این طور نیست!
نکاتی در مورد اظهارات ایمنآبادی و محسنی اژهای
هر چند نکاتی که ایمنآبادی پیرامون اظهارات محسنی اژهای طرح میسازد در چارچوب دایره درونی قدرت در حکومت ولایت فقیه است، اما نفس این موضعگیری نشان میدهد که بر خلاف آنچه که اژهای مطرح ساخته در درون حکومت ولایت فقیه گوش شنوایی برای شنیدن حرف مردم وجود ندارد.
دلیل و صحت این ادعا را نیز میتوان در قیام سراسری مردم ایران در بیش از یک ماه اخیر دید که زبانشان با حکومت ایران نه زبان گفتگو و مصالحه، که زبان نفی کلیت و تام و تمامیت حکومت ولایت فقیه است.
بدین ترتیب چه اظهارات محسنی اژهای و چه اظهارات ایمنآبادی در مورد شنیدن حرف مردم آنهم در بحبوحه قیام سراسری مردم ایران که زبانی آتشین دارند تنها و تنها برای خاموش کردن و یا کمکردن از حجم آتش قیام سراسری مردم ایران است که با شدت در جریان است.
مردم ایران به خوبی این سیاهنماییهای مهرههای رنگارنگ حکومتی را بارها آزمودهاند و اکنون دیگر گره بر باد کارگزاران حکومتی نخواهند بست.